جدول جو
جدول جو

معنی جلب کرده - جستجوی لغت در جدول جو

جلب کرده
کشیده
تصویری از جلب کرده
تصویر جلب کرده
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طلب کردن
تصویر طلب کردن
درخواست کردن، خواستن، برای مثال طلب کردم ز دانایان یکی پند / مرا گفتند با نادان مپیوند (سعدی - ۱۸۵)، چو سائل از تو به زاری طلب کند چیزی / بده وگرنه ستمگر به زور بستاند (سعدی - ۹۴)، جستجو کردن، جستن
فرهنگ فارسی عمید
(تَ لَ کَ دَ / دِ)
اسراف کرده. بربادداده. (ناظم الاطباء) : یک شب تأمل ایام گذشته می کردم و بر عمر تلف کرده تأسف می خوردم. (گلستان).
حاصل عمر تلف کرده و ایام به لهو
گذرانیده بجز حیف و پشیمانی نیست.
سعدی.
رجوع به تلف و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ / دِ)
عمل نیکو انجام شده. نیکو انجام یافته:
وآنکه او خود کرده باشد باز چون ویران کند
خوب کرده زشت کردن کار معنی دار نیست.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
تصویری از جلب کردن
تصویر جلب کردن
کشانیدن، آوردن: (او را بمحکمه جلب کردند)
فرهنگ لغت هوشیار
ربودن بسوی خود کشیدن جلب کردن طوری تکلم میکند که همه شنودگان را جذب میکند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلد کردن
تصویر جلد کردن
پوشنیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلف کرده
تصویر تلف کرده
اسراف کرده، بر باد داده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلب کردن
تصویر سلب کردن
برطرف کردن و رفع نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
خواستن در خواستن خواستار شدن، جستن جستجو کردن، احضار کردن فرا خواندن، مطالبه کردن دینی که به کسی داده اند، عمل بود که درویشان چند روز به عید می کردند و آن عبارت بود از چادری خرد (قلندری) که بر پهلوی در خانه بر می افراشتند و به بوق و منتشا و پوست مزین می کردند و آن بوق را گاه گاه می زدند و این عمل را چند روز ادامه می دادند تا صاحب خانه مالی می داد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلب کردن
تصویر جلب کردن
((جَ کَ دَ))
کشانیدن، آوردن، دستگیر کردن، بازداشت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جلب کردن
تصویر جلب کردن
واکشیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از طلب کردن
تصویر طلب کردن
خواستن، یوزیدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
جذبٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
Appeal, Absorb, Adsorb, Assimilate, Attract, Captivate, Enchant, Fascinate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
absorber, adsorber, attirer, assimiler, captiver, enchanter, fasciner
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
поглощать , адсорбировать , привлекать , ассимилировать , очаровывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
לִסְפֹּג , סופג , למשוך , לקלוט , למשוך , לקסום , להקסים , להקסים
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
جذب کرنا , راغب کرنا , ہم آہنگ ہونا , متوجہ کرنا , دلکش کرنا , جادو کرنا , محو کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
শোষণ করা , শোষণ করা , আকর্ষণ করা , একীকৃত করা , আকর্ষণ করা , মন্ত্রমুগ্ধ করা , মোহিত করা , মুগ্ধ করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
imeza, kunyonya, kuvutia, kuunganisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
emmek, çekmek, özümsemek, büyülemek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
흡수하다 , 흡착하다 , 끌다 , 동화하다 , 매혹하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
吸収する , 吸着する , 引き寄せる , 同化する , 魅了する , 魅了する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
menyerap, mengadsorpsi, menarik, mengasimilasi, memikat, mempesona
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
अवशोषित करना , अवशोषित करना , आकर्षित करना , आकर्षित करना , मोहित करना , आकर्षित करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
absorbieren, adsorbieren, anziehen, assimilieren, fesseln, verzaubern, faszinieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
ดูดซึม , ดูดซับ , ดึงดูด , กลมกลืน , ดึงดูด , หลงเสน่ห์ , ทำให้หลงใหล , ดึงดูด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
absorberen, adsorberen, aantrekken, assimileren, betoveren, fascineren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
absorber, adsorber, atraer, asimilar, cautivar, encantar, fascinar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
assorbire, adsorbire, attrarre, assimilare, affascinare, incantare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
吸收 , 吸附 , 吸引 , 同化 , 迷住
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
wchłaniać, adsorbować, przyciągać, asymilować, oczarować, oczarowywać, fascynować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
поглинати , адсорбувати , приваблювати , асимілювати , зачаровувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جذب کردن
تصویر جذب کردن
absorver, adsorver, atrair, assimilar, cativar, encantar, fascinar
دیکشنری فارسی به پرتغالی